جک,خنده,بالا18بیادتو!!!! میخندی یا به زور بخندونمت؟باتوهم هااااا هرکی هستی از هر جنسی یه لحظه بگوش: اینجا اومدی و ناراحت بودی و ابرو هات در هم وانگار کشتی هات غرق شدند نباشه که چنان چکت بزنم... چنان چکت بزم که بری بچسبی به کتاب تاریخ و جغرافیا... یه لحظه چشای قشنگتو ببند 5تا نفس عمیق بکش و بعد خودتورو بین آروزوهات غرق کن حالا فک کن بهشون رسیدی جانم چه حالی میده..... این روش منه وقتی از کوره بابام در میرم درصورت هرگونه مشکل.... در اجراباشماره من تماس بگیرید
به مامانم میگم ناهار چی داریم؟ میگه گشنته؟ میگم دِ نـَـه د میخوام بدونم زن زندگی هستی یا نه
##################
به مامانم ميگم ميخوام فوتبال ببينم داري چيزي ميبينی؟ ميگه اره ميگم اين كه پيام بازرگانيه.!!! ميگه دِ نـَـه دِ شايد بعدش يه چي نشون داد !!!
##################
خالم زنگ زده میگه میای پیش بچه ها بمونی من دارم میرم بیرون کار دارم میگم دِ نـَـه دِ بچه هات شیطونن من اعصابشونو ندارم میگه باشه عزیزم هرجور راحتی پس من میارمشون اونجا
##################
بابام میبینه که دارم فیسبوک چک میکنم میگه : همش تو فیسبوکی با دوستات می فیسبوکی منم گفتم: پ ن پ من مارک زاکربرگم دارم اوضاع کاربران فیسبوک رو چک میکنم یه وقت کم و کسری نداشته باشن بابام گفت د ِ نــه دِ اگه تو زاکربرگ بودی پول شارژ ای دی اس ال رو از من نمیگرفتی من گفتم : شما هم د ن د رو میدونی گفت: پ ن پ فقط تو میدونی
##################
رفتیم شمال نشستم کنار دریا 3 تا دختر هی میرن تو آب هی میان از جلوی من میان بیرون ... بعد 2-3 بار یکیشون گفت اگه ما غرق بشیم میای نجاتمون بدی؟!!! دِ نـَـه دِ نجات نداده انگشت کردین چشمم اگه نجاتتون بدم که دیگه ...
##################
به دوستم این سایت درآمد اینترنتی(همین که لینکش بالا هست)رو معرفی کردم نزدیک 7-8 تا اس ام اس در بارش چرت و پرت پرسیده بعد میگه خب حالا دقیق بگو من باید چکارایی بکنم!!! دِ نـَـه دِ اینجوری باید یه چیزی بزارم روی درآمد اینترنتیم بدم پول مبایل!!!
##################
بابام اومده میگه تو اخبار گفته خاویار تقلبی اومده،مواظب باشا. دِ نـَـه دِ آخه پدره من،من خاویار خورم یا تو یا هفت نسل قبلمون!
##################
به مامانم میگم سرم درد میکنه,میگه چرا؟میگم شاید تومور مغزی دارم…میگه خفه شو ذلیل مرده,این حرفا چیه میزنی دِ نـَـه دِ منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم!!!
##################
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟ میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو… سوال اول: . . . اگر پاسخ شما جایگاه اول بوده، بهطور حتم شما دارید اشتباه میکنید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جایگاه او را به دست خواهید آورد پس دوم میشوید!
سوال دوم: . . . اگر پاسخ شما جایگاه یکی مانده به آخر بوده، دوباره دارید اشتباه میکنید!
تا اینجا که زیاد خوب نبودی! بودی؟
سوال سوم: . . . جواب مجموعش شد 5000 تا؟
سوال چهارم: . . . جواب نونو؟
. . . جواب اون فقط باید دهنشو باز کنه و اینو از فروشنده بخواد. به همین سادگی!
صبحگاه: فرمانده: پس این سربازهها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟ معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
سلام سارا جان سلام نازنین، صبحت بخیر عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر سلام نرگس سلام معصومه جان ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟ چرا کره بو میده؟ بچهها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم
صبحانه:
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید وا نه، لباسامون خاکی میشه ... آره، تازه پاره هم میشه ... وای وای خاک میره تو دهنمون ... من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه) ناهار
این چیه؟ شوره تازه، ادویه هم کم داره فکر کنم سبزی اش نپخته باشه من که نمیخورم، دل درد میگیرم من هم همینطور چون جوش میزنم فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید! بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما یم؟ برو خودت غذا درست کن والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمیکنم، حالا واسه تو ... چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد
فرمانده: کجان اینا؟ معاون: رفتن حمام فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازهها گم میشود... هوووو.... بی شعور مگه خودت خواهر مادر نداری... بی آبرو گمشو بیرون... وای نامحرم... کثافت حمال... (کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)
بعد از ناهار
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟ یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟ جوجه بدون برنج رژیمی عزیزم؟ آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
بعد از ظهر شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟ فرمانده: بله بسیار زیاد! خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو آسایشگاه: وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو فرمانده: بلندشید برید بخوابید! همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟ واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم. آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی. سرباز: آخه گناه داره، طفلکی مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!
: دختر خانومها جهت جلوگیری از ترشید پیشنهاد گی ، از این به بعد به نیت یکی بودن خدا ۱ دونه سکه مهر کنین !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
۷ ﺑﺎﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ بگو “ﭼﺴﺐ , ﭼﯿﭙﺲ , ﺳﺲ؟” حالا سوتی هایی که دادی رو بفرست حال کنیم !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
راز چیست ؟ چیزیه که شما به همه میگید که به هیچ کسی نگن !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
نصیحت حیف نون: تا زندهای، زندگی کن هر وقت مرگ اومد سراغت، اون وقت بمیر!
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
“همونجاهاست” چیست ؟ سر راست ترین آدرسِ مامان ها ، وقتی چیزیو پیدا نمیکنی !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
طریقه سپری شدن روزهای هفته: شنبـــــــــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه یکـــشنبـــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه دوشنبــــــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه ســه شنبــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه چهارشنبـــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه پنجشنبه.جمعه !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
جدیدترین کشفیات دانشمندان : “دخترها از آنچه در زمستان میبینید لاغرترند” !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
بعضـی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمربنـدن همیشه هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
حدیث عضنفری : هرکس به والدین خود احترام بگذارد مثل این است که به پدر و مادر خود احترام گذاشته !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
اکبر بینی بزرگی داشت و خیلی مهربان بود و باهوش و سختکوش خوش برخورد و با جنبه و مؤدب و خوش لباس و متین و فروتن و خوش صحبت و باشخصیت و تمیز و مرتب. بچه های محل صداش می کردند اکبر دماغ !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادم آید روز دیرین، خوب وشیرین، اول ترم، وقت بسیار، درس اندک… اما اینک روز آخر، روز تلخ امتحانات، آخر ترم، وقت اندک درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
به حیف نون میگن خاطره از کودکی داری ؟ میگه آره : تا شش سالگی فکر می کردم اسمم دست نزنه ! تازه یه داداش کوچکتر داشتم اسمش بتمرگ بود !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
پشت یه ماشین نوشته بود: “به هرکی که دل بستم فرداش بهم گفت شارژ داری واسم بفرستی!!”
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
طبق آخرین نظر سنجی ها یکی از مهیج ترین تفریحاتِ آقایون تماشای پارکِ دوبل بانوان است !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
هر دو لذت بخشن: دونفرى خوابیدن رو تخت یه نفرى! یه نفرى خوابیدن رو تخت دونفرى!
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
دقت کردین لب آدم هیچ وقت تبخال نمیزنه مگه این که ۲۴ ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشی…!
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
زندگی متأهلی یعنی به همسرت مسیج بدی: ای عشق، خداوند نگهدار تو باشد اونوقت جواب بگیری: یه بسته قارچ، آبلیمو، مرغ ، نون !
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
دختری به دوستش: فکر کنم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه! دوستش: از کجا فهمیدی؟ دختر: آخه دیشب پرسیدم کجا بودی ، گفت با دوستم امیر بودم… دوستش: خوب الان مشکل چیه؟ دختر: خوب لامصّب دروغ میگه ، دیروز امیر تمام مدت با من بود!
◊◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊◊
(جوک بلند !) شوهر مریم چند ماه بود که در بیمارستان بسترى بود. بیشتر وقتها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مىکرد و کمى هوشیار مىشد. امّا در تمام این مدّت، مریم هر روز در کنار بسترش بود.یک روز که او دوباره هوشیاریش را به دست آورد از مریم خواست که نزدیکتر بیاید. مریم صندلیش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود. … شوهر مریم که صدایش بسیار ضعیف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت: «تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بودهاى. وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى. وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى. وقتى خانهمان را از دست دادیم، باز هم تو پیشم بودى. الان هم که سلامتیم به خطر افتاده باز تو همیشه در کنارم هستى. و مىدونى چى میخوام بگم؟» مریم در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت: «چى مىخواى بگى عزیزم؟» شوهر مریم گفت: «فکر مىکنم وجود تو براى من بدشانسى میاره!»
دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند
*******
اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه، از خونه فرار می کنه. اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری می ده!
*******
یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی می کنه! اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو می کشه
*******
یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده می شه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو می کنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی می کنند و به سه تا نمی رسه مشکلاتشون!
*******
دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره
*******
دخترا می خوان سر پسرا کلا ه بزارن، اما در نهایت سر خودشون کلاه میره.
*******
نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و... هست
*******
دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت می کنن، اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف می کنن و خلاصه: در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره
*******
دخترا فکر می کنن بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و راستگویی هست. ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله
*******
اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه، شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید! ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید
*******
دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا
*******
اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمی زنه. اما پسر ها در یک جمع فقط سوتی میدن!
*******
یک دختر اگر 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه... اما یک پسر اگر 24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت می کنه
*******
پسر ها می دونن جنبش فمنیسم چیه، واسه همین ازش متنفرن، ولی دختر ها نمی دونن جنبش فمنیسم چیه، واسه همین طرفدارشن
*******
اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه، پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه. ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر می کنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش
*******
بعد از خوندن این مطلب پسرا اول 2 دقیقه فکر می کنند تا مفهوم مطلب رو بفهمن!و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باحال بود! اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2 ساعت حرص می خورن و فکر می کنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن، به نویسنده فحش میدن! حالشو بگیرید راه های دوست پسر آزاری
اگه راه های دوست پسر آزاری-بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر هوتن نام بودن دوست پسرتونه…!!!) بگین سلام حمید جون. بعد یه دفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک به سرم علی تویی؟؟؟؟ می تونین این سیر رو تا هفده باز تکرار کنین ولی بار هجدهم دیگه خطر مرگ داره.من مسئولیتی در قبال این حادثه ندارم.
به دوست پسرتون زنگ بزنین و بگین کسی خونه نیست و دعوتش کنین خونتون ، بعد با دختر همسایه برید سینما و فیلم هوو یا ازدواج به سبك ایرونى رو ببینید.
تا دوست پسرتون یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرین و باهاش دعوا کنین. با کلماتی از قبیل:مگه تو خودت خواهر مادر نداری؟…یا یه همچین چیزایی .ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جک فجیع یا افتضاح برا دوست پسرتون تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه بنده خدا رو تماشا کنید.
آرایش شدید بزنید و از این شلوارای خیلی برمودا و از این پیرهن آستین کوتاها بپوشید و برید جلوی دوست پسرتون رژه برید و وقتی به شما نزدیک شد و به دو سه متری شما رسید ، سرش داد بزنید و بعدش بشینید و زجر کشیدنش رو تماشا کنید.
عکسهای دو نفره ای رو که با پسر نوه عمه ی خاله ی پدربزرگ پسر دختر خالتون و یا امثالهم گرفتید به دوست پسرتون نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه دونه عکس باهاتون بگیره.
موقع تولد دوست پسرتون جلوی دوستاش فقط بهش یه شاخه گل هدیه بدید و حالشو حسابی بگیرید و (احتمالا بسته به قدرت و توانایی قلبی و شرایط جوی) بشینید و سکته شو تماشا کنید و لذت ببرید.
همین که تو ماشین بغل دست دوست پسرتون نشستین شروع کنین به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند صد هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگید که به این بو حساسید.
وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و دوست پسرتون را تو کف حرف زدن و تو فکر قبض موبایل بذارید
اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید از قدیم گفتن خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
ولی دیگه نه تا این حد!!!! من یه داداش 8ساله دارم اسم فرشاده...برام یه سوال ریاضی آورد تا چک کنم درسته یا نه حالا بین سوال چی بوده و جواب داداشم... سوال:اگه بخواهیم طول یک خط رو با خط کش اندازه بگیریم چیکار باید بکنیم؟خط کش رو کنار خط میگذاریم.... (حالا جالبه خود کتاب نصف جواب رو داده) جواب داداش نابغه ی من:بعداز اینکه خط کش رو گذاشتیم از دوستم رضا(زرنگ کلاس)می خوام که جواب رو بگه... اینا هستند که آینده ایران رو میسازند...خداآخرعاقبت ایرانو بخیرکنه. اگه تو هم ني ني هستي ميتوني به راحتي مامانو كفري كني و حالشو ببري!
اگه که بزرگی واقعن که باید خجالت بکشی مگه این مادرای مهربون چه گناهی کردند که اذیتشون کنی؟؟؟؟برو همین الآن دست مادرتو ببوس از صمیم قلب بگو مادرم دوستت دارم... قربون همه مادرای دنیا بشم چطوری ما فرزندا میتونیم اون شب زنده داری ها ...گریه ها... و و و...رو جبران کنیم؟؟؟...دست همتونو میبوسم...برامون دعا کنید.... ینی شرارت از سرو روش میریزه ! یه کاری کرده گندش بعدا در میاد شارژ ۵ تومنی میگیرم ماچ میکنم ! کت آقای مجری رو !!!!! خواستم کیفیت دوربین گوشیمو تست کنم یکی از روش های دور زدن تحریم ها پوشاک مردم در آینده ای نزدیک علم بهتر است یا ثروت !؟ می خوایی بیشتر ببینیو بخندی رو عکس کلیک کن خودت میبینی ... اینم منبع اش... ♦ ۸ صبح: تو رخت خواب….. ♦ 9 صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده…. ♦۱۰ صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23) ♦۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه) ♦ ۱۲ صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله! ♦ ۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه ♦ ۲ ظهر: ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23) ♦ ۳ ظهر: مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435) ♦ ۴عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟ ♦ ۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن) ♦ ۶ عصر: به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…) ♦ ۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟ ♦ ۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!! ♦۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند….. ♦ ۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه… ♦۲شب:مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!) - یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه. 2- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار. 3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم. 4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن میافتین. 5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید. 6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج میشه. 7- پسرهای فامیل بهترین و در دسترسترین طعمهها هستند، رو هوا بقاپیدشون. 8- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...! 9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بیبی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد میسازن واستون. 10- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید. 11- در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه. 12- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم. 13- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه... 14- تا مامانه و باباهه میگن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید. 15- بلاخره اگه خدای نکرده میخواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه. 16- و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم. 17- ...و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آیندهتون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف میشید، می پکید ... - شش سال اوّل زندگی • گریه نکن
2- دوره دبستان • موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
3- دوره راهنمایی • ترقّه بازی نکن
4- دوره دبیرستان • با کامپیوتر بازی نکن
5- دوره دانشگاه • رشته ای رو که دوست داری انتخاب نکن
6- دوره سربازی • مو هات رو بلند نکن
7- دوره شوهر بودن • با زنت شوخی نکن
8- دوره پدر بودن • بچّه رو تنبیه نکن
9- دوره پیری • برای بچّه هات مزاحمت ایجاد نکن
10- دوره پس از مرگ ! • حالا دیگه دوره نکن تموم شد ! حالا هر غلطی دلت می خواد بکن ....
سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني با همديگر براي شرکت در يک کنفرانس مي رفتند. در ايستگاه قطار سه آمريکايي هر کدام يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که ايراني ها سه نفرشان يک بليط خريده اند. يکي از آمريکايي ها گفت: چطور است که شما سه نفري با يک بليط مسافرت مي کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهيم. همه سوار قطار شدند. آمريکايي ها روي صندلي هاي تعيين شده نشستند، اما ايراني ها سه نفري رفتند توي يک توالت و در را روي خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بليط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بليط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لاي در يک بليط آمد بيرون، مامور قطار آن بليط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمريکايي ها که اين را ديدند، به اين نتيجه رسيدند که چقدر ابتکار هوشمندانه اي بوده است. بعد از کنفرانس آمريکايي ها تصميم گرفتند در بازگشت همان کار ايراني ها را انجام دهند تا از اين طريق مقداري پول هم براي خودشان پس انداز کنند. وقتي به ايستگاه رسيدند، سه نفر آمريکايي يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که آن سه ايراني هيچ بليطي نخريدند. يکي از آمريکايي ها پرسيد: چطور مي خواهيد بدون بليط سفر کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم. سه آمريکايي و سه ايراني سوار قطار شدند، سه آمريکايي رفتند توي يک توالت و سه ايراني هم رفتند توي توالت بغلي آمريکايي ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار يکي از ايراني ها از توالت بيرون آمد و رفت جلوي توالت آمريکايي ها و گفت: بليط ، لطفا!!! این طوری دهن آمریکارو میکوبیم ما ایرانی ها وقتی پدرم روزنامه میخونه روزنامه رو وسط آسمون و زمین تو هوا جلوی صورتش نگه میداره، اعتراف میکنم بچه که بودم یواشکی میرفتم پشت روزنامه طوری که پدرم منو نبینه و با مشت چنان میکوبیدم وسط روزنامه، پاره که میشد هیچ، عینکش می افتاد و بابا کل مطلب رو گم میکرد. کلاً پدرم 30ثانیه هنگ میکرد. بعد یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکرد و حرص میخورد. اما هیچی بهم نمیگفت و من مانند خر کیف میکردم. تا اینکه یه روز پدرم پیش دستی کرد و قبل از من روزنامه رو کشید و با داد گفت: نکن بچـه. منم هول شدم مشت رو کوبیدم تو عینکه بابام. عینک شکست. من 5 روز تو شوک بودم!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ اعتراف میکنم تا سنه 13-12 سالگی تحت تاثیر حرفای مادربزرگم که خیلی تو قید و بند حجاب بود با روسری میشستم جلوی تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت میکشیدم. زیاد میخندید فکر میکردم بهم نظر داره!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دلم میخواس یه جوری داداش کوچیکمو سر به نیس کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم آقاهه که میدونس چه فسقل مشنگیم بجاش آرد بهم داد منم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن یهو گریهام گرفت! با چشای خیس تا ته غذامو خوردم ک همه با هم بمیریم!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ای دی اس ال رو برا مادربزرگم توضیح بدم!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ اعتراف میکنم راهنمایی که بودم به شدت جو گیر بودم، همسایگیمون یه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز میومد و جلو در خونش سر و صدا راه مینداخت، خیلی دلم واسه خانومه میسوخت. یه روز که طرف اومده بود عربده کشی، تصمیم گرفتم که برم و جلوش در بیام. رفتم تو کوچه و گفتم آهای چیکارش داری؟ یارو یه نگاه بهم انداخت و یه پوزخندی زد و به کارش ادمه داد، منم سه پیچش شدم، وقتی دید من بیخیالش نمیشم گفت اصلا تو چیکارشی؟ منم جوگیر، گفتم لعنتی زنمه!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ سوار اتوبوس شدم، رفتم تو، قسمت آقایون پیش یه آقایی نشستم و از خستگی خوابم برد، نزدیک مقصد دیدم زانوم درد میکنه فهمیدم آقایه کناری 3-2 بار با کیفش کوبیده تو پام تا بیدارم کنه چون میخواست پیاده بشه و من جلوش رو گرفته بودم، خیلی شاکی نگاش کردم، راننده هم بالا سرم بود. آقاهه گفت : ببخشید خانم 5 بار صداتون کردم نشنیدین، ترسیدیم. اعتراف میکنم برای اینکه ضایع نشم که مثل خرس خواب بودم وانمود کردم که کَر هستم و با زبون کر و لالی و طلبکارانه عصبانیتم رو نشون دادم، مرد بیچاره اینقدررررر ناراحت شده بود 10 دفعه با دست و ایما و اشاره از من معذرت خواهی میکرد!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!! می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت آقا این بچس سگ نیست! طرف بابای بچه بود!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن.. ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ به مامانم میگم میخوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ میگه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر.......!!! ∞.∞.∞.∞.∞اعترافات خنده دار∞.∞.∞.∞.∞.∞ و یك تجربه دردناك كه برا خودم اتفاق افتاده هیچ وقت به رنگ قرمز و آبی رنگ شیر توالت اعتماد نكن!!!!!!!!!
الان رسيديم خونه بعد از مسافرت ماه عسل و تو خونه جديد مستقر شديم ..خيلي سرگرم کننده هست اين که واسه ريچارد آشپزي ميکنم ..امروز ميخوام يه جور کيک درست کنم که تو دستوراتش ذکر کرده که 12 تا تخم مرغ رو جدا کنين و بزنين ولي من کاسه به اندازه کافي نداشتم واسه همين مجبور شدم 12 تا کاسه قرض بگيرم تا بتونم تخم مرغ ها رو توش بزنم.
سه شنبه
ما تصميم گرفتيم واسه شام سالاد ميوه بخوريم ..در روش تهيه اون نوشته بود..بدون پوشش سرو شود ..خوب منم اين دستور رو انجام دادم ..ولي ريچارد يکي از دوستاشو واسه شام آورده بود خونه مون ..نميدونم چرا هر دو تاشون وقتي که داشتم واسشون سالاد رو سرو ميکردم.. اون جور عجيب و شگفت زده به من نگاه ميکردن
چهار شنبه
من امروز تصميم گرفتم برنج درست کنم و يه دستور غذايي هم پيدا کردم واسه اين کار که ميگفت قبل از دم کردن برنج کاملا شستشو کنين .پس من آبگرمکن رو راه انداخنم و يه حموم و شستشوي حسابي کردم قبل از اين که برنج رو دم کنم..ولي من آخرش نفهميدم اين کار چه تاثيري تو دم کردن بهتر برنج داشت
پنجشنبه
بازم امروز ريچارد ازم خواست که واسش سالاد درست کنم ..خوب منم يه دستور جديد رو امتحان کردم ... تو دستورش گفته بود مواد لازم رو آماده کنين و بعد اونو روي يه رديف کاهو پخش کنين و بزارين يه ساعت بمونه قبل از اين که اونو بخورين .. خوب منم کلي گشتم تا يه باغچه پيدا کردم و سالادمو روي يه رديف از کاهوهايي که اون جا بود پخش و پلا کردم و فقط مجبور شدم يه ساعت بلاي سرش بايستم که يه دفعه يه سگي نياد اونو بخوره ريچارد اومد اون جا و ازم پرسيد من واقعا حالم خوبه؟؟
نميدونم چرا ؟..عجيبه!!! ..حتما خيلي تو کارش استرس داشته ..بايد سعي کنم يه مقداري دلداريش بدم
جمعه
امروز يه دستور غذايي راحت پيدا کردم ..نوشته بود همه مواد لازم رو تو يه کاسه بريز و بزن به چاک ..خوب منم ريختم تو کاسه و رفتم خونه ي مامانم ..ولي فکر کنم دستوره اشتباه بود .چون وقتي برگشتم خونه.. مواد لازم همون جوري که ريخته بودمشون تو کاسه ..مونده بودن
شنبه
ريچارد امروز رفت مغازه و يه مرغ خريد و از من خواست که واسه مراسم روز يکشنبه اونو آماده کنم ..ولي من مطمئن نبودم که چه جوري آخه ميشه يه مرغ رو واسه يکشنبه لباس تنش کرد و آماده اش کرد ..قبلا به اين نکته تو مزرعه مون توجهي نکرده بودم ولي بالاخره يه لباس قديمي عروسک پيدا کردم و با کفش هاي خوشگلش ..واي من فکر ميکنم مرغه خيلي خوشگل شده بود وقتي ريچارد مرغه رو ديد ..اول شروع کرد تا شماره 10 به شمردن و ولي بازم خيلي پريشون بود .. حتما به خاطر شغلشه يا شايدم انتظار داشته مرغه واسش برقصه. وقتي ازش پرسيدم عزيزم آيا اتفاقي افتاده ؟شروع کرد به گريه و زاري و هي داد ميزد
..آخه چــــرا من ؟؟چــــــرا من؟
آها ..حتما به خاطر استرس کارشه ..مطمئنم
* دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری؟ پـــ نه پـــ من فقط به زباله دونی و آشغال و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم!!!!
* مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل یکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در اومده، تازه می پرسن دردت اومد؟ پـــ نــه پـــ از اینکه می بینم رابطه شما دوتا انقدر خوبه و با هم همکاری می کنید، دارم اشک شوق می ریزم!!! * لپ تاپم رو بردم نمایندگیش، می گم ضربه خورده کار نمی کنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!! پـــ نه پـــ ، یکم بی محلی کردم، ضربه روحـــی خورده. * دارم کمرمو با نبش دیوار می خارونم خواهرم میگه کمرت می خاره ؟ میگم پــــ نه پــــ دارم علامت گذاری می کنم واسه خرس ها راهو گم نکنن!! * دارم چایی می خورم داغ بود سوختم داداشم می پرسه سوختی؟ می گم پـــ نه پـــ رفتم مرحله بعد!!! * به همکارم می گم همین الان یه فیلم باحال دانلود کردم، می گه از تو اینترنت؟ پـــ نه پـــ از تو کانال کولر، اتفاقاً پهنای باندشم زیاده، قطعی هم نداره!!! * رفتم ساعت سازی به یارو می گم ساعتم کار نمی کنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟ پـــ نه پـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار!!! * تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟ می گم:پـــ نه پـــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن!!! * رفتم دکتر از منشیه می پرسم دکتر هست؟ میگه بله می خوایید برید پیششون؟ پـــ نه پـــ اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم قرار بدم و برم! یک تست هوش خیلی باحال !!!!
از بچههای کودکستان سوال هوش زیر پرسیده شد:«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت میکند؟» به دقت به شکل نگاه کنید.
جواب این تست هوش را میدانید؟ تنها دو جواب وجود دارد: «چپ» یا «راست»
دربارهاش فکر کنید ...
هنوز نمیدانید به کدام طرف حرکت میکند؟ عیب نداره! ما به شما میگوئیم. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تمام بچه کودکستانیها جوابشان این بود: به طرف چپ. وقتی از آنها پرسیده شد: «چرا فکر میکنید که اتوبوس به طرف چپ حرکت میکند؟» جواب همهشان این بود: «چون درب اتوبوس دیده نمیشود.» خجالت کشیدید، مگه نه؟ عیب نداره! ناراحت نباشید. من خودم هم جوابش را نمیدونستم تست هوش از غضنفر ...فرق بلال و خيار چيست؟
شباهت بلال و خيار چيست؟ هيچكدامشان در «تايتانيك» بازي نكردند
چرا روي آدرس اينترنت به جاي يك دبيليو، سه تا دبيليو ميگذارند؟ چون كار از محكمكاري عيب نميكنه
براي قطع جريان برق چه بايد كرد؟ بايد قبض آن را پرداخت نكرد
آخرين دنداني كه در دهان ديده ميشود چه نام دارد؟ دندان مصنوعي
چطور ميشود چهارنفر زير يك چتر بهايستند و خيس نشوند؟ وقتي هوا آفتابي باشد اين كار را انجام دهند
چرا لكلك موقع خواب يك پايش را بالا ميگيرد؟ چون اگر هر دو را بالا بگيرد، ميافتد
چرا دو دوتا ميشود پنج تا؟ چون علم پيشرفت كرده
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چيست؟ طلاق
چه طوري زير دريايی رو غرق ميکنن؟ يه غواص ميره در میزنه
خط وسط قرص براي چيه؟ براي اينكه اگه با آب نرفت پايين با پيچگوشتي بره
اگه يه نقطه آبي روي ديوار ديديد كه حركت ميكند چيست؟ مورچهاي است كه شلوار لي پوشيده رضا رو به مادرش کرد و گفت: مامان این درسته که می گویند: جوینده یابنده است؟مادرش با لبخند گفت:بله پسرم.
رضا با لبخند گفت: پس چرا دیروز من و خواهرم هر چه گشتیم شیرینی هایی که شما کنار گذاشته بودید پیدا نکردیم!!
دعوا بر سر پول مدیر: علی! چرا دیر به مدرسه آمدی؟ علی: دو نفر سر پولی که گم شده بود دعوا می کردند و ایستادم به تماشای آنها.
مدیر: دعوای آنها به تو چه ربطی داشت؟
علی: آقا اجازه، آخه پول زیر پای من بود!!!
فیل
معلم:حسن آقا بگو ببینم فیل کجا پیدا می شه؟ حسن: آقا، فیل آن قدر بزرگه که هیچ وقت گم نمی شه!!!
جای کی؟ برادر: دلت می خواست جای چه کسی بودی؟ خواهر: جای تو. برادر: برای چه؟ خواهر: برای اینکه خواهر نازنینی مثل خودم داشته باشم!!!
ماهی گیری با اسکناس اولی: جایت خالی، دیروز رفته بودم ساحل دریا تا ماهی بگیرم. دومی: خب گرفتی؟ اولی: بله که گرفتم، دو تا ماهی گنده گرفتم. دومی: با تور یا قلاب؟ اولی: با هیچکدام، با اسکناس!!
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه.گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه.
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم.
گفت: من رفتنی ام!
گفت: دارم میمیرم.
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟ فهمیدم آدم فهمیده ایه .
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم. الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟ گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟ باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد هميشه خانم ها به امر شريف «شرط و شروط تعيين کردن» مشغولن. ولي حالا وقتشه که ما مردها هم تکليف خودمون رو روشن
توجه بفرماييد که همه قانون ها شماره «1» هستن!
با عرض پوزش از خانم های محترم این فقط یه شوخیه
تلویزیون کنترل از راه دور داره
و آخرین نکته اینکه تلویزیون ویروس نداره اما موبایل..... بچه ۲۴ ساعت نیست به دنیا اومده ، برگشته بهم میگه نمیتونه راه بره ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ فقط میتونه پشتک بزنه !
* * * * * * * * * * * * *
خاور اومده داریم اثاث خونه رو بار میزنیم ، میگه دارید از این محل میرید ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم اثاث میبریم پارک خاله بازی کنیم !
* * * * * * * * * * * * *
گفتم : از صدای سخنش ندیدم خوشتر ! گفت عشق رو میگی ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ صدای خروپف بابام رو میگم !
* * * * * * * * * * * * *
سگ خریدیم اندازه خر ، بستیمش توی باغ ! اومده میگه اینو خریدید واسه امنیت ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خریدیم باغو بیل بزنه !
* * * * * * * * * * * * *
بهش گفتم سی دی مادربردت رو بده کار ضروری دارم ؟ رفت خونه و بعد دو ساعت اومده میگه همونی که روش نوشته Gigabyte ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ همونی که نوشته گلچین شاد بندری ۹۰ !
* * * * * * * * * * * * *
بهش گفتم هفته بعد تولدمه ! گفت یعنی باید کادو بخرم واست ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خواستم اطلاعات عمومیت بالا بره !
* * * * * * * * * * * * *
از این زنبور خرکیا دستمو نیش زده ، اومده میگه نیشت زد ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ نازم کرد !
* * * * * * * * * * * * *
داریم میریم پیست اسکی ! میبینه روی باربند وسایل اسکی بستیم باز میگه دارید میرید اسکی ! گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم میریم منچ بازی کنیم اون وسایل هم نکات انحرافی هستن !
* * * * * * * * * * * * *
مادربزرگم آلزایمر گرفته ! فامیلمون میگه اثرات پیریه ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بسوزه پدر عاشقی !
* * * * * * * * * * * * *
رفتیم امتحان رانندگی ! یارو نشست پشت فرمون و تا اومده استارت بزنه ماشین ۲ متر پرید جلو ! سرهنگ به یارو گفت برو پایین ! گفت یعنی رد شدم ؟ گفت پـَـــ نــه پـَـــ شما ندید قبولی !
* * * * * * * * * * * * *
داره بارون میاد به مامانم میگم سقف سوراخه ! میگه داره آب میچکه ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داره ازش هوا میره بیرون !
* * * * * * * * * * * * *
یارو با صورت رفته توی تیر چراغ برق ، نصف صورتش خراشیده شده ؟ برگشته میگه خیلی معلومه ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ فقط از ۱ کیلومتری معلوم نیست !
* * * * * * * * * * * * *
از دماغم داره خون میچکه و بدو بدو دارم میرم طرف دستمال کاغذی ! وسط راه جلومو سد کرده میگه چی شده ؟ خون میاد ؟ دستمال میخوای ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ شیر دماغم خراب شده دارم میرم لوله کش بیارم !
* * * * * * * * * * * * *
رفته تو اتاق پروو لباس رو پوشیده ، اومده بیرون میگه میاد بهم ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داره میره ، بدو تا فرار نکرده یه جور از دلش دربیار !
* * * * * * * * * * * * *
از گوگل سایت رو باز کردم ، نوشته آیا میخواهید وارد سایت شوید ! گفتم پـَـــ نــه پـَـــ مثل اینکه زنگو اشتباه زدم با طبقه بالایی کار دارم ، ببخشید دیگه تکرار نمیشه !
* * * * * * * * * * * * *
مامور آمار : شما فرزند خانواده هستید ؟ پـَـــ نــه پـَـــ من پدر خانواده ام ولی خیلی خوب موندم اصلا شکسته نشدم !
* * * * * * * * * * * * *
فامیلمون اومده خونمون میگه از وقتی بخاری گذاشتین خونتون اینقدر گرم شده ؟ گفتیم پـَـــ نــه پـَـــ از وقتی توی کانون فرهنگی آموزش ثبت نام کردیم !
* * * * * * * * * * * * *
کیف گرفتم دستم همسایه میگه داری میری دانشگاه ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم میرم مهد کودک امروز کلاس خمیربازی داریم !
* * * * * * * * * * * * *
لوله کش اومده خونمون میگه لوله های آب چکه میکنن ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ سیمای برقمون سوراخ شدن پاسخهای جالب این دانش اموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و جوابها را بخوانید. درکدام جنگ ناپلئون مرد؟ در اخرین جنگش
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟ در پایین صفحه
چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟ زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد
علت اصلی طلاق چیست؟ ازدواج
علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟ امتحانات
چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟ نهار و شام
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟ نیمه دیگر ان سیب
اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟ خیس خواهد شد
یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟ مشکلی نیست شبها می خوابد
چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟ شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد
اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید کلا چه خوهید داشت؟ دستهای خیلی بزرگ
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟ هیچ چی چون دیوار قبلا ساخته شده!!! دانشجوی تهران شمال : نکته : وقتی می خونید این قسمتو سعی کنید لباتون تا حد امکان غنچه باشه: بی ادب , تو واقعا عقلتو از دست دادی . منو ترسوندی بی ...تلفظ : بی ششووور ( امیدوارم ولنتاین کچل شی . بد بد بد)
دانشجوی دانشگاه تهران : وطن فروش مزدور , لیبرال خود فروخته , مخل نظام , تو حق شرکت در انتخابات بعدی رو نداری با اون کاندید از خودت نفهم تر , فاشیست تند رو (توجه داشته باشید که موضوع دعوا سیاسی بوده)
دانشجوی پزشکی : در دیکشنری این بروبچ کلمه ی فحش تعریف نشدست
دانشجوی هنر : من شعر دوازدهم از هشت کتاب استاد سهراب رو به تو بی ادب بی فرهنگ تقدیم می کنم امیدوارت گیتارت بشکنه و تا اخر عمر یکه و تنها و بی عشق و ژولیت بمونی . وفتی هم کار بالا می گیره کاریکاتور همدیگه رو می کشن .
دانشجوی الهیات : یا ایهو الذی فحشو فحشً فاحشتن ای هستیت به عدم مبدل , ای دچار دور تسلسل شده , ای علتت به ممکن الوجود گرویده , فلسفه ی تو دچار تضاد شده و من به خود اجازه ی بحث نمی دم .... * *: این آخری که گفت از اون ناجوراش بود که فلش بک زد به دوران دبیرستان و رشته ی علوم انسانی که می خوند و واسه خودش یلی بود
دانشجوی تربیت بدنی: به من گفتی ... , ... خودتی و جد و آبادت به همین کوتاهی البته بعدش یه 2 ساعتی بزن بزن می شه
دانشجوی زبان خارجی : هنوز دعوا نشده , شروع می کنن خارجکی بلغور کردن البته به نظر من اگه ترجمه ی حرفاشونو می دونستند خودشون رو زبونشون فلفل می ریختن و 2 روز تو اتاق خودشونو حبس می کردن
دانشجوی حقوق : تو با این کارت به حقوق شهروندی من تجاوز کردی و من طبق اصل 153 قانون اساسی حق دارم ازت شکایت کنم و مادرتو به عزات بشونم شما می تونید هیچی نگید اما هر چی بگید بر علیه شما تو دادگاه استفاده می شه . راستی اگه وکیل تسخیری خواستی به خودم بگو فقط جنبه طنز داره.پسرا جوگیر نشنا!!!!!!!!!!!!!! 1.باباش کارخونه داره ! ۲۵۰۰ تا کارگر دارن , ماهی چند میلیون پول تو جیبی می گیره از باباش !
حقیقت : باباش کارمند جز تو یهاداره ی پیش و پا افتاده است , حقوقش کلا ۲۵۰ هزار تومنه که اونم ۱۵۰ هزارتومنش قسط خونه و یخچال فریزر و این صحبتاست ! ۱۰۰ هزار تومن می مونه براشون ماهی!!
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۲ . بس که خونشون بزرگه ! (مکان : تهرانیا ... نیاوران,جردن,... تبریزیها : دخترای تبریز که همشون بچه ولیعصرن!! فکر کنم وسط شهر و پایین شهر دختری وجود نداشته باشه. از هر دختر تبریزی بپرسی بچه کجایی ؟ می گه : ولیعصر - همافر!! , من نمیدونم تو یه فلکه مگه چند تا خونواده زندگی می کنن),وقتی می خواد از اتاقش بره آشپزخونه و برگرده, نفس نفس می زنه ! خونشون دیگه رو متر مربع نیست ... با هکتاره !!! یکی هم همش صداش می کنه ! پیشخدمتشونه
حقیقت : خونشون (تهران - شوش . تبریز - ۴۰ متری ) , ۷۵ متری و اجاره ! اونیم که صداش میومد مامان بزرگ پیرشه , نه پیش خدمتشون
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۳ . ۳ تا ماشیندارن ... Murano 2009 , BMW 740i , Benz S350 که تو پارکینگ کارخونشون پارکه ! ولی باباش چون می ترسه دخترشو بدزدن! ، براش پراید صندوق دار مدل75 خریده که کسی نفهمه مایه دارن !! آخه یهو دارایی هم بهشون گیر می ده !
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۴ . سرگرمی هاش :سفر به آنتالیا و اقامت تو بهترین هتلش ، پارتی گرفتن تو خونه ی بزرگشونهو وقتی می خواد مطالعه کنه ، می ره تو جکوزی شخصیش ...
حقیقت : سرگرمی اصلیش کشیدن موی خواهر کوچیکشه که گریه اش بندازه و خودش بخنده ! گاه گاهی هم بادوستای قشنگش ، می ره کافی نت ، تا این توهمات رو تحویل پسرای لیستش بده !!
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۵ . رو لباس خیلی حساسه !! سفارش می ده داییش که سوییسه ، براش بهترین هارو بفرسته . امکان نداره حتی لباس زیرش ایرونی باشه ! یه لنگه ی جورابش کلی قیمتشه!!
حقیقت : پسر خالش بعد از خدمت مقدس سربازی ، شلوارش رو داده بهش ، از حراجی هم Converse خریده ۱۴ هزارتومن ! دیگه ؟ ... با یه تی شرت میکی ماوس و ... مانتوشم از این مانتو فقط ۸۰۰۰ تومن خریده !
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۶ . چندین عمل زیبایی انجام داده ! فک و صورت ، بینی ، سینه ، لنگ و پاچه ، ...
حقیقت : عمل آپاندیس ، یه بارم دستش در رفته ، مامان بزرگش جا انداخته براش !!
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۷ . بس که پسرا بهش پیشنهاد می دن و این موضوع اذیتش می کنه ... بیشتر وقتا خونه است و توسینمای خانگی شخصیش ، فیلم های 2010 رو نیگاه می کنه و حتی ۲۰11 !!!
حقیقت : آنتن تلویزیونشون خراب شده ، ماه بعد درستش می کنن ، فقط شبکه ۴ رو می گیره ! اینم می شینه تماشا می کنه .
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۸ . تو مهمونی های متعدد خونوادگی ، همش براش خواستگار پیدا می شه ، مامانش خسته شده بس که جواب رد به مامان پسرای فامیل و دوستا و آشناها داده !!
حقیقت : مامانش از ترس اینکه هیچ وقت خواستگاری برا دخترش پیدا نمی شه ، مرض عصبی گرفته!
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۹ . قرار بود جای نیکی کریمی ، تو فیلم زن ها فرشته اند از این استفاده بشه ! بخاطرموقعیت باباش ، که تو ایران مطرحه کارخونشون ، رد کرد !
حقیقت : تو تئاتر مدرسه شون بازی می کرد ، که از گروه اخراج شد !!
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
۱۰ . تو مهمونی که محمدرضا گلزار رو گرفتن ، اینم بود !!! ولی نه اینکه ... باباش کلفته ! کاریش نداشتن !
حقیقت : تو عمرش یه بار با پسر رقصیده ، اونم عروسی فامیلشون، با پسرخالش !!
۱) با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی ؟ چیزی میخوای ؟ به غیر از من کس دیگری هم هست که بتونی نگاش کنی ...... همش خیره شدی به من که چی بشه ؟ حالا اینا به کنار . چرا چشمک میزنی ؟ چرا ابروهاتو واسه من بالا و پایین می کنی ؟ خجالت بکش. شرم کن . 05 نکنه در موردم فکرای بد میکنی ؟ اصلا چه معنی داره یه دختر به پسر چشمک بزنه ۲ ) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه... شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد ... اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که : دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد.... ۳ ) توی تاکسی اگر یه دختر کنارت نشسته بود .. وقتی که خواستین پیاده بشین بهش بگین مگه نمیای ؟اون هاج و واج شمارو نگاه میکنه . بهش فرصت ندین و بگین چرا انقدر زود جا زدی ؟ بعدش در تاکسی رو ببندین و برین و ما بقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنید ۴ ) توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین معذرت می خوام دیر کردم . خب چیکارم داشتی که گفتی بیام اینجا ؟ ( باید یه جایی باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار می کنه . بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه نگفتی بیا اینجا این رنگ لباسمه و این رنگ روسریمه ؟ باز هم اون انکار میکنه . شما این طوری ادامه بدین : خب اگه از اینایی که اینجا نشستن خجالت میکشی بریم یه جای خلوت... مطمئن باشید اون داغ میکنه . بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین سر کا گذاشتی منو ؟ بیا اینم شماره ای که دادی ... دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس بعدش ول کنین برین ۵ ) توی جمع یه سی دی بهش بدین . بگین خیلی باحال بود دستت درد نکنه ... اگه بازم از اینا داری بهم بده قیمتش هرچی باشه قبوله .... اونم اینور و اونورو نیگاه میکنه میگه اشتباه گرفتی آقا ( یا شایدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوری وانمود کنین که انگار حواستون نبوده توی جمع هستین و ازش معذرت بخواین و برین سر جاتون بشینین . ۶ ) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگی بزنین و برین جلو و به لهجه ی معتادی بگین : خانوم دشتم به دامنت از اون چیزا که دیلوز دادین باژم هملاتون هشت ؟ دالم میمیلم از خمالی به جون تو . هرچی منتظل موندم نیومدین و خیلی شانش آولدم که اینجا پیداتون کلدم بیا اینم پولش ... اون رنگ عوض میکنه ( سیاه سفید سرخ قهوه ای آبی ) و انکار میکنه ولی شما ول کن نشین و هی پیله کنین ... دوباره انکار میکنه .... شما بگین : خانوم من شبا لوی ژوغال می خوابم من به اندازه ی کافی شیاه هشتم خواهشا تو دیگه مالو شیاه نکن.... فرانسه: ایتالیا: انگلیس: ایران: *توی جمعی كه یه عده پسر دارن فوتبال میبینند ، در لحظه حساس تلویزیون رو خاموش كنید. *توی جمع دانشجویی هنگام عكس گرفتن پسرا رو از كادرخارج كنید. *توی یه مهمونی تو چای پسر مورد نظرتون 1قاشق نمك بریزید. *اگه یه پسر با موهای ژل زده از كنار خونه شما عبور كرد ازپنجره یه سطل آب روش بریزید. *قبل از اجرای زنده خوندن یه پسر سیم میكروفون رو قطع كنید. *در جلوی پسری كه سرش خلوته از كاشت و زیبایی موهای پسر همسایه تعریف كنید. *شیشه نوشابه تان را به پسر مورد نظرتون بدین تا باز كنید ، سپس بگین كه میل ندارین. *اگه یه پسر ازتون ساعت پرسید به ساعت نگاه كنید و بگین عجله كن قرارات دیر شده ! *به یه پسری كه موهاش رو مدل جدید درست كرده اشاره كنید و بلند بگین ، این رو به برق وصل كردن ؟ *به پسر مورد نظر یه هدیه بدین ، بعد بگین اشتباه شده این مال اون یكیه ! *اگه سر جلسه امتحان پسری از شما تقلب خواست جواب سوال اشتباه بدین. *تو دانشگاه ماشین پسر مورد نظرتون رو پنچر كنید. *اگه یه پسری جلوش دوستاش یه شاخه گل هدیه داد ، جلوی بینی خود رو بگیرین و بگین به این بو آلرژی دارین. *اگه سر كلاس یه پسری اصرار داشتكه امتحان كنسل بشه شما مصر باشین كه امتحان برگزار بشه. خودم کردم که لعنت بر خودم باد...بادست خودم خودمو ضایع کردم...وای ی ی ی ی ی چگونگی درخواست جزوه : • ترم اول (ترم جو گیریدگی):
الو سلام مامانی. منم هوشنگ. وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو. وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه... راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه. دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان! • ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.!!!!!!! می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.!!!!!! می خواهمت با تمام وجود عزیزم.!!!!! همه پول و سرمایه من متعلق به توست.!!!!!!! بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ... امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم... • ترم سوم (ترم افسردگی):
الو مامان سلام. مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه. ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن. مامان من این زندگی رو نمی خوام ... دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟ منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟ دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ... مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ... الو به به سلام چطوری ندا جون؟ آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم! پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شده واست. باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...
• ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
• ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) : ویژگی های کلی دخترای دانشجو:
این دختران از آن دسته دخترانی هستند که تا زمان ورود به دانشگاه با واژه ای به اسم پسر غریبه هستند و تنها وسیله نقلیه ای که سوار شده اند اتوبوس می باشد. از نظر شکل ظاهری بیشتر شبیه مردان غیرتمند و با خدا هستند!!! خصوصیات دانشجویان دختر:
ترم ۱: اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!
ترم ۲: طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!
ترم۳: به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! گویا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!
ترم ۴: با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!
نکته:
اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس:
۱ – دختره ترم ۴ درس میخونه.
۲- شما خوشتیپید!.
۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!
ترم ۵: یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.
از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است! تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا سلام، ببخشید، حواسم نبود. (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست …. خاک بر سرت!)
ترم ۶: خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!!
ترم ۷: به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند!
ترم ۸: دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.
مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!
شما که بی جنبه نیستید؟؟؟
آخرین مطالب نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها تبادل لینک هوشمند
|
|||
|