جک,خنده,بالا18بیادتو!!!! میخندی یا به زور بخندونمت؟باتوهم هااااا هرکی هستی از هر جنسی یه لحظه بگوش: اینجا اومدی و ناراحت بودی و ابرو هات در هم وانگار کشتی هات غرق شدند نباشه که چنان چکت بزنم... چنان چکت بزم که بری بچسبی به کتاب تاریخ و جغرافیا... یه لحظه چشای قشنگتو ببند 5تا نفس عمیق بکش و بعد خودتورو بین آروزوهات غرق کن حالا فک کن بهشون رسیدی جانم چه حالی میده..... این روش منه وقتی از کوره بابام در میرم درصورت هرگونه مشکل.... در اجراباشماره من تماس بگیرید
به مامانم میگم ناهار چی داریم؟ میگه گشنته؟ میگم دِ نـَـه د میخوام بدونم زن زندگی هستی یا نه
##################
به مامانم ميگم ميخوام فوتبال ببينم داري چيزي ميبينی؟ ميگه اره ميگم اين كه پيام بازرگانيه.!!! ميگه دِ نـَـه دِ شايد بعدش يه چي نشون داد !!!
##################
خالم زنگ زده میگه میای پیش بچه ها بمونی من دارم میرم بیرون کار دارم میگم دِ نـَـه دِ بچه هات شیطونن من اعصابشونو ندارم میگه باشه عزیزم هرجور راحتی پس من میارمشون اونجا
##################
بابام میبینه که دارم فیسبوک چک میکنم میگه : همش تو فیسبوکی با دوستات می فیسبوکی منم گفتم: پ ن پ من مارک زاکربرگم دارم اوضاع کاربران فیسبوک رو چک میکنم یه وقت کم و کسری نداشته باشن بابام گفت د ِ نــه دِ اگه تو زاکربرگ بودی پول شارژ ای دی اس ال رو از من نمیگرفتی من گفتم : شما هم د ن د رو میدونی گفت: پ ن پ فقط تو میدونی
##################
رفتیم شمال نشستم کنار دریا 3 تا دختر هی میرن تو آب هی میان از جلوی من میان بیرون ... بعد 2-3 بار یکیشون گفت اگه ما غرق بشیم میای نجاتمون بدی؟!!! دِ نـَـه دِ نجات نداده انگشت کردین چشمم اگه نجاتتون بدم که دیگه ...
##################
به دوستم این سایت درآمد اینترنتی(همین که لینکش بالا هست)رو معرفی کردم نزدیک 7-8 تا اس ام اس در بارش چرت و پرت پرسیده بعد میگه خب حالا دقیق بگو من باید چکارایی بکنم!!! دِ نـَـه دِ اینجوری باید یه چیزی بزارم روی درآمد اینترنتیم بدم پول مبایل!!!
##################
بابام اومده میگه تو اخبار گفته خاویار تقلبی اومده،مواظب باشا. دِ نـَـه دِ آخه پدره من،من خاویار خورم یا تو یا هفت نسل قبلمون!
##################
به مامانم میگم سرم درد میکنه,میگه چرا؟میگم شاید تومور مغزی دارم…میگه خفه شو ذلیل مرده,این حرفا چیه میزنی دِ نـَـه دِ منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم!!!
##################
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟ میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو… سوال اول: . . . اگر پاسخ شما جایگاه اول بوده، بهطور حتم شما دارید اشتباه میکنید! اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جایگاه او را به دست خواهید آورد پس دوم میشوید!
سوال دوم: . . . اگر پاسخ شما جایگاه یکی مانده به آخر بوده، دوباره دارید اشتباه میکنید!
تا اینجا که زیاد خوب نبودی! بودی؟
سوال سوم: . . . جواب مجموعش شد 5000 تا؟
سوال چهارم: . . . جواب نونو؟
. . . جواب اون فقط باید دهنشو باز کنه و اینو از فروشنده بخواد. به همین سادگی!
صبحگاه: فرمانده: پس این سربازهها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟ معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
سلام سارا جان سلام نازنین، صبحت بخیر عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر سلام نرگس سلام معصومه جان ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟ چرا کره بو میده؟ بچهها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم
صبحانه:
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید وا نه، لباسامون خاکی میشه ... آره، تازه پاره هم میشه ... وای وای خاک میره تو دهنمون ... من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه) ناهار
این چیه؟ شوره تازه، ادویه هم کم داره فکر کنم سبزی اش نپخته باشه من که نمیخورم، دل درد میگیرم من هم همینطور چون جوش میزنم فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید! بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما یم؟ برو خودت غذا درست کن والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمیکنم، حالا واسه تو ... چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد
فرمانده: کجان اینا؟ معاون: رفتن حمام فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازهها گم میشود... هوووو.... بی شعور مگه خودت خواهر مادر نداری... بی آبرو گمشو بیرون... وای نامحرم... کثافت حمال... (کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)
بعد از ناهار
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟ یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟ جوجه بدون برنج رژیمی عزیزم؟ آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
بعد از ظهر شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟ فرمانده: بله بسیار زیاد! خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو آسایشگاه: وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو فرمانده: بلندشید برید بخوابید! همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟ واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم. آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی. سرباز: آخه گناه داره، طفلکی مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!
آخرین مطالب نويسندگان پيوندها تبادل لینک هوشمند
|
|||
|